تیتر مطلب را که نوشتم یک ساعتی راجبش در سایت ها جستجو کردم. عموما موضوعاتی که هر دو جناح چپ و راست در ایران با لجبازی با آن برخورد می کند یکی دوتا نیست حال می خواهد شنیدن یک ربنا باشد یا به دست باد سپردن چند تار موی، آن هم خیلی یواشکی به راستی دغدغه ای که امروزه کشور با آن روبروست شنیده شدن یا شنیده نشدن صدای یک هنرمند دگر اندیش است؟
یک جوالدوز به راست ها!
محمد رضا شجریان استاد بلامنازع موسیقی معاصر ایران است. این جمله را زیر هیچ پسوند و لقب و سر مقاله و تیتر و شعاری نمیتوان پنهان کرد. قشر راست ایران باید بداند استاد شجریان و قسمتی از آثار او (طبیعتا قسمت کوچکی) جزو چیزی است که در همه کشور ها به آن فرهنگ شفاهی ملت می گویند و اگر بنا باشد با کنار زدن هنرمندان این مرز و بوم بخواهیم سیاست مطلوب خودمان را پیش ببریم فردا روز چیزی از فرهنگ شفاهیمان نخواهد ماند.
حوادث پس از انتخابات 88 هم در آن روز ها و حتی امروزه نیز آنقدر مه آلوده و ابهام برانگیز است که نمی توان کسی را به خاطر حمایت از تظاهرات چند میلیونی مردم در آن روز ها با الفاظ رکیکی چون دیاثت فرهنگی یاد نمود.
یک سوزن به چپ ها!
محمد رضا شجریان اما به راستی کیست؟ چند نفر از کسانی که امروز آهنگ موبایل های خود را به خاطر اعتراض به صدا و سیما به ربنای استاد تغییر داده اند هم ردیفان استاد را میشناسند؟ نام چند اثر از شجریان را میدانید؟ آخرین باری که به قطعه ای کامل از شجریان گوش داده اید کی بوده؟ ربنای شجریان زیباست مانند ربنای سید علیرضا موسوی اما اگر شجریانی در کار نبود باز هم ملت همیشه در صحنه همینقدر مشتاق عاشقانه صدای موبایل های خود را از سید علیرضا موسوی به عاریت میگرفتند یا مانند جریان های لجبازانه دیگر مانند احراز اعلمیت آیت الله منتظری در اعتراضاتشان به سیاست جمهوری اسلامی تجلی می یافت و هزاران بلکه میلیون ها مقلد پیدا میکرد.
بحث اصلا بر سر صحت یا کذب انتقادات آیت الله منظری از سیستم بروکراسی قضایی و اداری جمهوری اسلامی نیست بلکه بحث بر سر این است که این ملت از کجا اعلمیت فقهی ایشان را از بین اعتراضات ایشان دریافت نمودند خدا میداند.
در طی برسی های چند روزه ام که مانور رسانه ای در مورد ربنای شجریان و دعوا های روزنامه ای را برسی میکردم متوجه شدم که تعداد زیادی از رسانه هایی که تا پایش افتاده ضد دین هم بوده اند چطور شده که انقدر دلسوز استاد شجریان و نوای ربنای ملت مسلمان ایران شده اند.
نتیجه
لجبازی را یک طرفه نمی شود انجام داد. در واقع لجبازی مثل یک بازی پینگ پونگ است. وقتی رسانه های راست یک هنرمند وطنی را که صد ها افتخار داخلی و خارجی دارند انقد راحت به توپ می بندند فردا روزی اگر BBC از او تجلیل نکند تا حرص شما را در بیاورد باید تعجب کرد.
استاد شجریان محبوب است حالا دلیلش هر چه که میخاهد باشد. او محبوب است اما مقدس نیست این را هم راستی ها باید بدانند و هم چپی ها وبلاگ نقد شجریان متعلق به آقای طحانی مطالب عموما حوبی در مورد شجریان گذاشته است که پیشنهاد می شود مطالعه شود.
به گزارش خدمت؛ زن پیشگوی مشهور بلغارستانی که 20 سال پیش درگذشت، پایان موجودیت اروپا و بروز یک جنگ عظیم میان مسلمانان در سال 2016 را پیشبینی کرده است.
به گزارش روزنامه دیلیمیل، "بابا وانگا"، زن پیشگوی بلغارستانی که در سال 1996 در سن 85 سالگی درگذشت، به دلیل درست بودن 85 درصد از پیشگوییهایش به عنوان "نوستراداموس بالکان" مشهور است.
این پیشگوی نابینا که تا قبل از این، وقوع حملات تروریستی 11 سپتامبر و سونامی مرگبار اقیانوس هند در سال 2004 را پیشبینی کرده بود، یکی از پیشبینیهایش این است که در سال 2016 افراطگران حمله بزرگی به اروپا انجام خواهند داد.
وانگا در طول عمرش صدها پیشبینی انجام داد که شامل بروز یک جنگ عظیم میان مسلمانان که با بهار عربی در سال 2010 آغاز میشود، بوده است.
وی پیشبینی کرده که این جنگ در سوریه اتفاق افتاده و در سال 2043 با استقرار یک "خلافت" به پایتختی شهر رُم ایتالیا به پایان خواهد رسید.
وانگا همچنین در پیشگوییهایش گفته است که اروپا در انتهای سال جاری میلادی دیگر وجود نخواهد داشت و این قاره تبدیل به یک زمین بایر و تقریبا خالی از سکنه بدون وجود هیچیک از اشکال حیات خواهد شد.
این پیشگوییهای وحشتآور مورد استناد تئوریپردازان توطئه که فعالیت داعش در نزدیکی اروپا در لیبی را برجسته کردهاند، قرار گرفته است.
حامیان بابا وانگا میگویند، او سونامی مرگبار اقیانوس هند در سال 2004 را با گفتن اینکه "یک موج عظیم سراسر ساحل بزرگی که در آن مردم بسیار و چند شهر وجود دارند را میپوشاند و همه چیز زیر آب ناپدید خواهد شد" پیشبینی کرده بود.
همچنین این پیشگو در سال 1989 گفته بود، "برادران آمریکایی هدف حمله دو پرنده فولادی قرار خواهند گرفت" که اشاره به حادثه 11 سپتامبر دارد.
همچنین گفته شده که وانگا 60 سال پیش نسبت به ذوب شدن یخهای قطبی و افزایش سطح دریاها هشدار داده بود که این حاکی از پیشبینی افزایش دمای جهانی است.
این پیشگو زاده روستایی به نام "استرومیکا" در پایین قلهای در بلغارستان است و گمان برده میشود که در یک طوفان بینایی خود را از دست داد. وی پس از نابینا شدن ادعا کرد که توانایی پیشبینی آینده را به دست آورده است.
همچنین وانگا درباره رئیس جمهور شدن اوباما نیز پیشبینی کرده بود که "چهلوچهارمین رئیسجمهور آمریکا یک فرد آفریقایی- آمریکایی خواهد بود" اما در عین حال وی هشدار داد که این فرد "آخرین رئیسجمهور آمریکا" است.
او همچنین برای زندگی چند قرن بعد انسانها نیز پیشبینیهایی را کرده است؛ از جمله پیشبینیهای وی این است که تا سال 2130 بیگانگان فضایی به تمدنهای انسانی کمک خواهند کرد که در زیر دریاها زندگی کنند و در سال 3005 جنگ بزرگی در مریخ به وقوع خواهد پیوست.
وی همچنین گفته است که تا سال 3797 هر چیزی از روی کره زمین ناپدید میشود اما تا آن زمان انسانها به این قابلیت دست پیدا کردهاند که برای زندگی به یک منظومه ستارهای جدید کوچ کنند.