کنکاشی برای پرواز 752 هواپیمایی اوکراین
پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۹، ۱۲:۰۵ ق.ظ
تلخی حوادث وقتی بیشتر می شود که آدم منتظر شیرینی هاست. بیایید تصور کنیم اگر فاجعه پرواز 752 هواپیمایی اوکراین رخ نمی داد چه میشد؟ نخستین حملات رسمی به پایگاه های آمریکایی پس از جنگ جهانی آنقدر ارزشمند بود که حمله به عین الاسد یکی از مهم ترین تیتر های رسانه ها میشد. احتمالا آمریکایی ها به این راحتی نمی توانستند در برابر رسانه ها پاسخگو باشند و بالاجبار تعداد کشته هایشان اعلام میشد میشود تصور کرد در ادامه این دومینو و افکار عمومی مردم ایالات متحده باعث میشد روند عمومی رخداد ها متفاوت تر از چیزی که گذشت باشد. شاید حتی نقشه ی خاورمیانه دچار تغییراتی میشد.
اما شد آنچه شد. سامانه دفاعی ما آتش به روی خودی ها گشود و دو راکت یکی پس از دیگری به پرواز 752 اصابت کرد. به اشتباه، به خیانت به نفوذ به سوتر شدن به تشخیص موشک به جنگ الکترونیک به هر چه...
صرف این حادثه وحشتناک و رنج آور است همین که آتش خودی هواپیمای مسافری را بزند. اما آنروز ها هر چه بیشتر جزئیات این حادثه را ورق میزدم بیشتر درد می کشیدم.
از کدام یک بنویسم. از مسافرینی که بیشتر آنها نخبه های زخم خورده ای بودند که اجنبی ها بهایشان را بیشتر می دانستند. رفقایی که بعضی هایشان را از دور و نزدیک میشناختیم. یک سال است که خاطراتشان را میخوانم و زندگی هایی را که دنباله ای نخواهد داشت را دنبال میکنم. صد ها استعداد که رفتن هر کدام از آنها اگر تلخ تر از فاجعه ی پرواز 752 نباشد کمتر نیست. فاجعه ای که هر روز و هر روز دارد تکرار میشود و چه تفاوتی دارد نخبه ای با موشک کشته شود یا با بی مهری یک مسئول هر دو از زندگی ساقط می شوند و دومی شاید فقط کمی بیشتر زنده بماند.
از این پایین بنویسم. از بچه های پاکار انقلاب، آنها که هنوز عکس پروفایل هایشان عکس سردار بود و هنوز سایت یک و بیست دقیقه بامداد سرود غم را هم آوازی می کردند. بهشان خبر دادند که هواپیمایی سقوط کرده و رسانه های ضد انقلاب از همان ساعات اول می گویند که با موشک ساقط شده است. فیلم های مشکوکی هم در فضای مجازی پخش میشود اما بچه های پاکار انقلاب اطمینان دارند ایرا ن به هیچ وجه امکان ندارد به هواپیمای مسافری خودش شلیک کند. سه روز دفاع کردند از آبروی انقلاب اما ته این سه روز فهمیدند میشود تلخ ترین اتفاقات در ناباورانه ترین بستر ها روی دهد. البته این بچه های پاکار با این اتفاق ضد انقلاب نشدند چرا که مبنای دفاع از انقلابی که به آن باور دارند بر روی اشخاص و ارگان ها نبود که با خطای شخص و ارگانی از اصل انقلاب نا امید شوند . بسیار دیدمشان که در دفاع از نقاط مبهم محتاط تر شده بودند. اعتماد آنها به امثال کاپیتان شهبازی ها و مسئولینی که رسما منکر همه چیز بودند خدشه دار شده.
بخش سوم هم بخش حاکمیتی بود که همه چیز را از چشم او میدیدیم. سوالات کم نبود: این که اعلام با تاخیر سه روزه کار درستی بود؟ مسئولیت اظهار نظر هایی که در این سه روز انجام شد بر عهده ی کیست؟ آیا میتوان خطای یک اپراتور را پذیرفت؟ ضریب خطا چقدر است؟ آیا با پذیرش اینکه خطای انسانی یک امر بدیهی است میتوانیم بپرسیم پس باز هم ممکن است از این خطا ها پیش بیاید؟ آیا باید اپراتور خطاکار را مجازات کرد؟ آیا این مجازات باعث شک و ترس سایر اپراتور های امنیتی در بحران ها نمی شود؟ نقش مسئولین و فرماندهان ارشد در این خطا چقدر است؟ معترضین و خانواده های داغدیده با چه چیزی آرام میشوند؟
به هر حال حادثه ای بود که رخ داده است. همه ی ما عزیزانی را به خاطر می آوریم که بر اثر کوتاهی فرد یا افرادی در سوانح رانندگی یا در حین کار جانشان را از دست داده اند. اینکه خانواده های داغدیده ناراحتند و انتظارات به حقی دارند شکی نیست. اما یک سال است که منتظر مانده ام و گویی هیچ برنامه ای جز پرداخت دیه در دستور کار مسئولین ایرانی نیست. تصور میکنم خانواده های داغدیده را می شد با کار هایی آرام تر کرد.
اولین و مهمترین قسمت آن در رسانه خلاصه میشود. در یک سال گذشته همچنان مانند صد ها حوادث مشابه روایت متقنی وجود ندارد. چه اتفاقی افتاده چرا هواپیما مسیرش را تغییر داده چرا رادیوی هواپیما خاموش بوده چرا بحث تشابه به موشک مطرح شده چرا از جعبه سیاه هواپیما فقط فاصله ی 19 ثانیه ای بین دو شلیک استخراج شده و هزاران چرا دیگر. حتما ابعاد امنیتی و غیر قابل انتشاری در میان بوده اما بی اهمیتی به رسانه ها قطعا فاجعه هایی به مراتب امنیتی تر را شکل میدهد. احساساتی که رسانه ها در افراد به وجود می آورند انکار ناپذیر است استعفای مسئولینی که خطا در مجموعه تحت امر آنها رخ داده محاکمه علنی افرادی که خطای واضحی انجام داده اند از جمله کار هایی بود که برای اقناع رسانه ای میشد انجام داد و مثلا از جمله روایت هایی که از آن شب می شود این است که فلانی تلفن را جواب نداد میتوان با توبیخ و محکوم کردن خطاهای مبرهن از تکرار حوادث مشابه جلوگیری کرد. زبانم مو در آورد انقدر به جنگ روایت ها و اهمیت رسانه در ارگان های کشور تاکید کردم.
هر چه بگوییم از تلخی این واقعه نمیکاهد و نمیشود از مردمی که به خاطر اشتباهات کوچک روزمره توسط پلیس یا بانک ها یا حتی در حیطه شغلی خودشان جریمه و مجازات می شوند بخواهیم به همین راحتی از خون ناحق هموطنان خود بگذرند آنهم بدون توضیحات کافی.
اما از انصاف هم اگر دور نشویم میشود گفت دشمن هم از این اتفاق کم سوء استفاده نکرد. مقایسه ی حادثه ای که سردار حاجی زاده به آن شکل مسئولیت آن را برعهده گرفت و مسئولین سپاه اعلام تاسف و عذر خواهی کردند با موشکی که آمریکا به صورت جنایت کارانه به هواپیمای ایرانی زد و به خاطر آن مدال هم گرفت و هیچ گاه عذر خواهی نکرد کار درستی نبود. یا کمپین هایی که ماهیت آنها سیاسی شده و اخیرا در حال جمع آوری پول هم هستند اهداف درستی را در راستای مسائل خانواده های عزادار را دنبال نمیکنند.
۹۹/۱۰/۱۸
آجرک الله