بالاخره رسید روزی که ما هم از این لباسا تنمون کنیم
و در مقام یک مهندس سوگند یاد کنیم که:
در مقام یک مهندس سوگند یاد میکنم که دانش و توانایی خود را در راه بهبود زندگی بشری مصروف داشته و در این راه مقدس سستی و رخوت در من راه نیابد.
سوگند یاد می کنم که از علم خویش جز در راه مشروع و شرافتمندانه استفاده ننموده زندگی و پیشه خود را با قوانین عالی بشریت منطبق سازم .
سوگند یاد میکنم که خدمت را بر درآمد.افتخار و آبروی حرفه ای ام را بر نفع شخصی ارجح داشته و منافع مردم را برتر از همه تمایلات خویش قرار دهم.
با تواضع و خشوع از خداوند مهربان برای انجام تعهدات اخلاقیم توفیق خواسته و با ایمان به آنها به شرافتم سوگند یاد میکنم.
و چقدر زیبا بود وقتی اشک ها و لبخند هایی که در انتهای مراسم روز فارغ التحصیلی به هم می آمیزد و دوستانی که سالها با آن ها روزگار گذراندیم. آروزی بهترین ها را برایشان دارم امید که خبر های خوشی از آنها بشنوم و امید که هر آینه نامشان را بر بلندی های موفقیت ببینم.
ممنونم از سیامک، علی، مهدی وبقیه دوستانم که کیلومتر ها راه رو برای شرکت در جشن فارغ التحصیلی من و بقیه دوستاشون اومدن.
غروب روز هفدهم خرداد روز جشن فارغ التحصیلی و من و مهدی شجاعی عزیز که از تبریز به جشنمون اومده بود خیره به آفتاب
*پرفسور فریدی یکی از هم اطاقیامه یه وقتایی یه جمله هایی به آدم میگه آدم نمیفهمه الان اینی که گفت تعریف بود یا فحش. شده جریان مجسمه های ایتالیایی.
+الان اونا بهمون احترام گذاشتن که خواستن ملاحظات فرهنگی رو رعایت کنن. یا اینکه خواستن به زبان دیپلماتیک به فرهنگ ما توهین کنن و بگن که شما شعور نگاه کردن به چارتا مجسمه رو ندارید خاک بر سرتون.
+الان رییس جمهور روحانی مونده جواب ایتالیایی هارو بده بگه، به دولت ایتالیا بگه چرا اینا رو پوشوندید بهمون توهین شد ، به مردم خودمون بگه اینا رو چرا پوشوندن، به آقای جنتی بگه چرا اینا رو پوشوندن به فرانسوی ها بگه برج ایفل رو چرا نپوشوندید.
+شگی نیست که تصمیم خاص مقامات رم باعث شد که حاشیه این سفر زیاد باشه اما سوال من از اون ملت همیشه در صحنه ایتالیاست که اومدن مثلا ابراز وجود کنن...
+جالب ترین واکنش که البته کمی هم مستهجن بود مربوط می شد به آقای هادی خرسندی که تصویری از پاپ بدون شلوار رو به تصویر کشیده بود که کنار رییس جمهور روحانی واستاده بود و از ایشون عذر خواهی میکرد به خاطر بدون شلوار ظاهر شدن و میگفت که برای احترام به مردم ایتالیا مجبور شده اینطوری بیاد.
موضوع بعدی قضیه شورای نگهبان هست. البته بنده قصد زیر سوال بردن اقدامات این ثقل ثقیل رو ندارم اما...
+یک آقایی رو می شناسم که میگفت آی این ها میخاهند فتنه اکبر راه بندازند.
+یک آقای دیگری هم که چندی پیش تعداد زیاد کاندیدا ها را نماد دموکراسی در ایران عنوان کرده بود نوشت لشکر کشی انتخاباتی اصلاح طلبان کار استکبار جهانی است.
+آن روز ها که این ها این حرف ها را میزدند اصلا گمان نمی کردم که این انتخابات به تشنج بکشد یا به رکود بگراید.
+امروز اما می ترسم از انتخاباتی که ممکن است به یک چالش امنیت ملی تبدیل شود و قطعا هر اتفاقی بیفتد فیتیله اش از شورای نگهبان روشن شده.
+بعد از رد صلاحیت سید حسن بعد از تایید علما و مراجع.
+بعد از رد صلاحیت اکبر اعلمی معنی کلمه نماینده پس از تایید صلاحیتش در حوزه های چهار گانه
+بعد از رد صلاحیت علی مطهری تنها نماینده واقعی جبهه مردم.
+بعد از انتصاب نمایندگانی که مردم باید انتخابشان کنند در بعضی استان ها (انتخابات به سبک دیکتاتوریها فقط با یک کاندیدا)
+یبار آقای قرائتی میگفتن خود پیامبر هم وضعیت دینش قبل از اسلام مشخص نیست و هم عموش ابو جهله تو هر اداره ای بره از تحقیقاتش رد صلاحیت میشه!
+همه در انتخابات شرکت کنند ولو آنها که اصل نظام را قبول ندارند؟!؟!!!
+آخه آقاجان اینطوری که نمی شود... میشود؟ :(
+امروز اما می ترسم از انتخاباتی که ممکن است به یک چالش امنیت ملی تبدیل شود و قطعا هر اتفاقی بیفتد فیتیله اش از شورای نگهبان روشن شده.
دو هفته پیش بود که حال و هوای دوران بچگی خود را مرور می کردم در بین همه چیز های نوستالوژیکی که به قول شهریار از پرده سینمایی ام رد می شدند. در یک نقطه ایست کردم.
هری پاتر
احساسات وحشتناکی خواهید داشت زمانی که یازده ساله باشید و همراه هری پاتر جشن یازده سالگیتان را در هری پاتر و سنگ جادو جشن بگیرید. و این تازه ابتدای غرق شدن شما در دریای افکار جی کی رولینگ باشد. برای تماشای هری پاتر2 بیش از 2 سال صبر کردم در این مدت کتاب فیلم دو به دستم رسید و من لذت می بردم از خواندن آن نزدیک به پانزده سالگی ام بود که بقیه سری ها به دستم رسید و من در طول یک مدت طولانی چند ساله آنهارا تماشا کردم.
شاید هری پاتر یک جادو گر حقیقی نباشد اما جی کی رولینگ یک جادو گر حقیقی است. او کلمه ها را سحر میکند و شما را با خود به هاگوارتز می برد به جنگل تاریک به بازی های کوییدیچ به کلاس های مختلف سحر و جادو.
تصمیم گرفتم فیلم های آن را تهیه کنم و یک بار دیگر آن را تماشا کنم که در کمتر از 24 ساعت بعد از این تصمیم بر حسب یک اتفاق فیلم ها به دستم رسید.
+گاهی آدم خوشحال می شود که در ایران قوانین کپی رایت وجود ندارد.
+یکی از محبوب ترین شخصیت هایم در این سری فیلم ها پروفسور اسنیپ بود. امروز شنیدم که آلن ریکمن پریروز چهاردهم ژانویه فوت کرده. از شنیدن این خبر متاسف شدم. اما به قول پروفسور دامبلدور در یادگاران مرگ:
برای مرده ها دلسوزی نکن، برای زنده ها دلسوزی کن هری، و بیشتر از همه برای کسانی که بدون عشق زندگی کرده اند.
روحش در آرامش ابدی
+منتقدین بریتانیایی بیشتر به روحیات و فضای ادبی داستان ایراد وارد می کنند. و منتقدین ایرانی بیشتر به فضای فراماسونری و علائم به کار بده شده در آن توجه دارند. اما آنچه که هست داستانیست اعتیاد آور که بعد از خواندن چندین هزار صفحه کتاب و دیدن ده ها ساعت فیلم دلت نمی خواهد از آن جدا شوی. و این است قدرت سحر آمیز جی کی رولینگ
+گاهی آدم ترجیح می دهد در معرض این چیز ها قرار بگیرد با اینکه خیلی چیز ها برایش روشن است.
+ اما برای من: دنیای هری پاتر دنیای درون ماست با جادو هایی که درون هر یک از ما وجود دارد اما اغلب انسان ها مشنگ هستند و غرق در دنیای مادی می شوند و به فکر استفاده از نیروهای درونی خود نمی افتند. لرد تاریکی در درون همه ما وجود دارد. و این ماییم که هری پاتر درونمان هستیم مختاریم بین اینکه خود را به دست ولدومرت درونمان بسپاریم یا به دنبال جانپیچ هایی بگردیم که تاریکی های درونمان با آنها بر ما مسلط شده اند.نیرو ی اراده نیروی عشق نیروی ایثار نیرو هایی است که وظیفه ما محافظت از آن هاست. هیچ چیز تخیلی در جهان وجود ندارد و هر چیزی اگر رگه ای از حقیقت نداشته باشد به تصویر کشیده نمیشود. هر یک از ما پسر برگزیده درونمان هستیم به شرط اینکه قدر خود را بدانیم. و برای رسیدن به پیروزی بی وقفه تلاش کنیم.
+شنیدم سری جدید هری پاتر امسال اکران میشه البته گفته اشده این داستان 50 سال قبل از وقایع جریان هری پاتره.
+فیلم دیدن شب امتحان هم از عوارض فشار درسه!!! اونم هشت قسمت هری پاتر تو یه هفته
پایان ساعت 4 و 22 دقیقه بامداد 17 ژانویه خوابگاه
این مقاله پیرو اندیشه ایست که مدتی است در اطرافم و با محوریت افرادی خاص شیوع یافته و هر چند پایه های سستی دارد اما بنا به مقبولیت اشاعه دهندگان آن دچار مشروعیت نسبی شده است.
نکته اول در این مقال این که هیج گونه تزی برای این اندیشه در تاریخ ارائه نشده که نشانگر اهداف و ریز مسائل آن باشد تا بتوان برای آن آنتی تز نوشت و هر آنجه که در این مطلب می آید نقدی است جامعه شناسانه و مبتنی بر نقد عملی این تفکر که ضعیف باید از بین برود.