زیر آسمان

وب نوشت شخصی سعید اصلانی

زیر آسمان

وب نوشت شخصی سعید اصلانی

زیر آسمان

سلام به وبم خوش اومدید اینجا پاتوق نوشته ها و یادداشت هامه امیدوارم از نظراتتون بهرمندم کنید.

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی فریدی» ثبت شده است

ّFinished 2016 anymore. Good or bad , Sweetly or sadly. That wasn't bad to me. I test my chance in political science and I hope to be better in next master entrance exam. I had several travel with my friends to Tehran and I learned a lot of things there last summer. We changed our house this year and I finished my undergraduate classes. I lost my friends Ali Faridi, Mehdi Shojaee, Habib Pahlevani etc. because they finished BA. Anyway .
in the world but I don't think it was better than 2015. Terrorism started hidden world war III against peace and happiness.
Plane Crashs, bomb explosion, Crazy terrorists behind the wheel of trucks, Charlie Hebdo, Battle of Aleppo, Mosul War, Boko Haram, Taliban, ISIS ISIS ISIS...
cutting the heads, Burning alive, And more bitter than all, crime in God name
I really wish to have a more peaceful year in 2017...
at the end I want to mention all of who death this year under terrorism shadow and I don't know their names. and mention some of people that I knew. look at their pics and mention people that I forgot their.

Alan Rickman
my favorite magic teacher professor Snap(RIP)

Abbas Kia Rostami
Where is the friend's home?

Muhammad Ali Clay
meaning of hero


Davoud Rashidi
Iran less a part of art
۰ نظر ۱۱ دی ۹۵ ، ۰۰:۱۱
سین الف

بالاخره رسید روزی که ما هم از این لباسا تنمون کنیم

و در مقام یک مهندس سوگند یاد کنیم که:

در مقام یک مهندس سوگند یاد میکنم که دانش و توانایی خود را در راه بهبود زندگی بشری مصروف داشته و در این راه مقدس سستی و رخوت در من راه نیابد.

سوگند یاد می کنم که از علم خویش جز در راه مشروع و شرافتمندانه استفاده ننموده زندگی و پیشه خود را با قوانین عالی بشریت منطبق سازم .

سوگند یاد میکنم که خدمت را بر درآمد.افتخار و آبروی حرفه ای ام را بر نفع شخصی ارجح داشته و منافع مردم را برتر از همه تمایلات خویش قرار دهم.

با تواضع و خشوع از خداوند مهربان برای انجام تعهدات اخلاقیم توفیق خواسته و با ایمان به آنها به شرافتم سوگند یاد میکنم.

و چقدر زیبا بود وقتی اشک ها و لبخند هایی که در انتهای مراسم روز فارغ التحصیلی به هم می آمیزد و دوستانی که سالها با آن ها روزگار گذراندیم. آروزی بهترین ها را برایشان دارم امید که خبر های خوشی از آنها بشنوم و امید که هر آینه نامشان را بر بلندی های موفقیت ببینم.

ممنونم از سیامک، علی، مهدی وبقیه دوستانم که کیلومتر ها راه رو برای شرکت در جشن فارغ التحصیلی من و بقیه دوستاشون اومدن.

غروب روز هفدهم خرداد روز جشن فارغ التحصیلی و من و مهدی شجاعی عزیز که از تبریز به جشنمون اومده بود خیره به آفتاب

۱ نظر ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۵۵
سین الف
طبق معمول دو دوره گذشته زود تر از موعد باز شدن سالن ها دوربین به دست به محوطه رسیدم پارسال گشت و گذار کتابیم رو از غرفه بین الملل شروع کردم ولی امسال غرفه های دانشگاهی رو از همون اول صبح زیر و رو کردم با علی و کلی کتاب واسه علی گرفتیم. بعدشم رفتیم سالن عمومی و تنها کتابی که گرفتم ریشه در خاک فریدون مشیری رو گرفتم. با این که کل مسیر دوربین دستم بود اصن حواسم نبود عکس بگیرم و غیر از چند تا عکس ترکشی چیزی عایدم نشد. نکته ای که امسال و هر سال قبل رفتن یادتون باشه اینه که حتی اگه قراره یه کتابم بگیرید اسمشو بنویسید رو یه تیکه کاغذ بزارید تو جیبتون چون من کلی از انتشاراتایی که به قرار حافظه باید میدیدمشون یادم رفته بود مثلا انتشاراتی که کتابای آقای بهرام پور رو چاپ میکنن.
انتشارات سبزان هم رفتم جلد چهارم رمان های دنباله دار استفن هاوکینگ و دخترش لوسی هنوز به فارسی ترجمه نشده 
خلاصه اومدیم بیرون وه که چقد گرم بود این وسط چی میچسبه؟
شربت خاکشیر
از اصفهانیه میپرسن شیرین ترین چیزی که خوردی چیه؟ میگه یه کاسه ترشی مجانی
حالا فک کنین یه هم شهری ترک پیدا شه دو لیوان خاکشیر مجانی مهمونتون کنه
عکس جلو نمایشگاهی
اینم از عکس نمایشگاهی از راست علی فریدی من قادر صولتی و مهدی شجاعی
کودک کتابخوان
غرفه های کودک
غرفه های کودک رنگاورنگ و شاد بودن اما عناوین دلچسبی نداشتن از نظر من به نظر من که همه غرفه ها شبیه هم بودن اینجا
درخت و خستگی سر ظهر
وقتی با خستگی سر ظهر میرسی زیر سایه یه درخت و دوربین هم دستته
تراکتور استقلال
وپایان خوش روزی که توش 40 کیلومتر پیاده روی کردیم / پام بین مترو و سکو گیر کرد و نزدیک بود بشکنه / تراکتورمون برد / استقلالشون باخت / رحمتیشون سوخت / فریدون لبخند زد / و زندگی ادامه داشت...      (عکس: من و حبیب پهلوانی استادیوم آزادی 19 اردیبهشت 95 / عکاس: موبایل و خود علی فریدی)
۰ نظر ۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۵۷
سین الف

*پرفسور فریدی یکی از هم اطاقیامه یه وقتایی یه جمله هایی به آدم میگه آدم نمیفهمه الان اینی که گفت تعریف بود یا فحش. شده جریان مجسمه های ایتالیایی.

+الان اونا بهمون احترام گذاشتن که خواستن ملاحظات فرهنگی رو رعایت کنن. یا اینکه خواستن به زبان دیپلماتیک به فرهنگ ما توهین کنن و بگن که شما شعور نگاه کردن به چارتا مجسمه رو ندارید خاک بر سرتون.

+الان رییس جمهور روحانی مونده جواب ایتالیایی هارو بده بگه، به دولت ایتالیا بگه چرا اینا رو پوشوندید بهمون توهین شد ، به مردم خودمون بگه اینا رو چرا پوشوندن، به آقای جنتی بگه چرا اینا رو پوشوندن به فرانسوی ها بگه برج ایفل رو چرا نپوشوندید.

+شگی نیست که تصمیم خاص مقامات رم باعث شد که حاشیه این سفر زیاد باشه اما سوال من از اون ملت همیشه در صحنه ایتالیاست که اومدن مثلا ابراز وجود کنن...

+جالب ترین واکنش که البته کمی هم مستهجن بود مربوط می شد به آقای هادی خرسندی که تصویری از پاپ بدون شلوار رو به تصویر کشیده بود که کنار رییس جمهور روحانی واستاده بود و از ایشون عذر خواهی میکرد به خاطر بدون شلوار ظاهر شدن و میگفت که برای احترام به مردم ایتالیا مجبور شده اینطوری بیاد.


موضوع بعدی قضیه شورای نگهبان هست.  البته بنده قصد زیر سوال بردن اقدامات این ثقل ثقیل رو ندارم اما...

+یک آقایی رو می شناسم که میگفت آی این ها میخاهند فتنه اکبر راه بندازند.

+یک آقای دیگری هم که چندی پیش تعداد زیاد کاندیدا ها را نماد دموکراسی در ایران عنوان کرده بود نوشت لشکر کشی انتخاباتی اصلاح طلبان کار استکبار جهانی است.

+آن روز ها که این ها این حرف ها را میزدند اصلا گمان نمی کردم که این انتخابات به تشنج بکشد یا به رکود بگراید.

+امروز اما می ترسم از انتخاباتی که ممکن است به یک چالش امنیت ملی تبدیل شود و قطعا هر اتفاقی بیفتد فیتیله اش از شورای نگهبان روشن شده.

+بعد از رد صلاحیت سید حسن بعد از تایید علما و مراجع.

+بعد از رد صلاحیت اکبر اعلمی معنی کلمه نماینده پس از تایید صلاحیتش در حوزه های چهار گانه

+بعد از رد صلاحیت علی مطهری تنها نماینده واقعی جبهه مردم.

+بعد از انتصاب نمایندگانی که مردم باید انتخابشان کنند در بعضی استان ها (انتخابات به سبک دیکتاتوریها فقط با یک کاندیدا)

+یبار آقای قرائتی میگفتن خود پیامبر هم وضعیت دینش قبل از اسلام مشخص نیست و هم عموش ابو جهله تو هر اداره ای بره از تحقیقاتش رد صلاحیت میشه!

+همه در انتخابات شرکت کنند ولو آنها که اصل نظام را قبول ندارند؟!؟!!!

+آخه آقاجان اینطوری که نمی شود... میشود؟ :(

+امروز اما می ترسم از انتخاباتی که ممکن است به یک چالش امنیت ملی تبدیل شود و قطعا هر اتفاقی بیفتد فیتیله اش از شورای نگهبان روشن شده.

۲ نظر ۰۸ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۴۰
سعید اصلانی

دو هفته پیش بود که حال و هوای دوران بچگی خود را مرور می کردم در بین همه چیز های نوستالوژیکی که به قول شهریار از پرده سینمایی ام رد می شدند. در یک نقطه ایست کردم.

هری پاتر

احساسات وحشتناکی خواهید داشت زمانی که یازده ساله باشید و همراه هری پاتر جشن یازده سالگیتان را در هری پاتر و سنگ جادو جشن بگیرید. و این تازه ابتدای غرق شدن شما در دریای افکار جی کی رولینگ باشد. برای تماشای هری پاتر2 بیش از 2 سال صبر کردم در این مدت کتاب فیلم دو به دستم رسید و من لذت می بردم از خواندن آن  نزدیک به پانزده سالگی ام بود که بقیه سری ها به دستم رسید و من در طول یک مدت طولانی چند ساله آنهارا تماشا کردم.

شاید هری پاتر یک جادو گر حقیقی نباشد اما جی کی رولینگ یک جادو گر حقیقی است. او کلمه ها را سحر میکند و شما را با خود به هاگوارتز می برد به جنگل تاریک به بازی های کوییدیچ به کلاس های مختلف سحر و جادو.

تصمیم گرفتم فیلم های آن را تهیه کنم و یک بار دیگر آن را  تماشا کنم که در کمتر از 24 ساعت بعد از این تصمیم بر حسب یک اتفاق فیلم ها به دستم رسید.

+گاهی آدم خوشحال می شود که در ایران قوانین کپی رایت وجود ندارد.

+یکی از محبوب ترین شخصیت هایم در این سری فیلم ها پروفسور اسنیپ بود. امروز شنیدم که آلن ریکمن پریروز چهاردهم ژانویه فوت کرده. از شنیدن این خبر متاسف شدم. اما به قول پروفسور دامبلدور در یادگاران مرگ:

برای مرده ها دلسوزی نکن، برای زنده ها دلسوزی کن هری، و بیشتر از همه برای کسانی که بدون عشق زندگی کرده اند.

روحش در آرامش ابدی

 

+منتقدین بریتانیایی بیشتر به روحیات و فضای ادبی داستان ایراد وارد می کنند. و منتقدین ایرانی بیشتر به فضای فراماسونری و علائم به کار بده شده در آن توجه دارند. اما آنچه که هست داستانیست اعتیاد آور که بعد از خواندن چندین هزار صفحه کتاب و دیدن ده ها ساعت فیلم دلت نمی خواهد از آن جدا شوی. و این است قدرت سحر آمیز جی کی رولینگ 

+گاهی آدم ترجیح می دهد در معرض این چیز ها قرار بگیرد با اینکه خیلی چیز ها برایش روشن است.

+ اما برای من: دنیای هری پاتر دنیای درون ماست با جادو هایی که درون هر یک از ما وجود دارد اما اغلب انسان ها مشنگ هستند و غرق در دنیای مادی می شوند و به فکر استفاده از نیروهای درونی خود نمی افتند. لرد تاریکی در درون همه ما وجود دارد. و این ماییم که هری پاتر درونمان هستیم مختاریم بین اینکه خود را به دست ولدومرت درونمان بسپاریم یا به دنبال جانپیچ هایی بگردیم که تاریکی های درونمان با آنها بر ما مسلط شده اند.نیرو ی اراده نیروی عشق نیروی ایثار نیرو هایی است که وظیفه ما محافظت از آن هاست. هیچ چیز تخیلی در جهان وجود ندارد و هر چیزی اگر رگه ای از حقیقت نداشته باشد به تصویر کشیده نمیشود. هر یک از ما پسر برگزیده درونمان هستیم به شرط اینکه قدر خود را بدانیم. و برای رسیدن به پیروزی بی وقفه تلاش کنیم.

+شنیدم سری جدید هری پاتر امسال اکران میشه البته گفته اشده این داستان 50 سال قبل از وقایع جریان هری پاتره.

+فیلم دیدن شب امتحان هم از عوارض فشار درسه!!! اونم هشت قسمت هری پاتر تو یه هفته

پایان ساعت 4 و 22 دقیقه بامداد 17 ژانویه خوابگاه

۱ نظر ۲۷ دی ۹۴ ، ۰۱:۲۷
سعید اصلانی

این مقاله پیرو اندیشه ایست که مدتی است در اطرافم و با محوریت افرادی خاص شیوع یافته و هر چند پایه های سستی دارد اما بنا به مقبولیت اشاعه دهندگان آن دچار مشروعیت نسبی شده است.

نکته اول در این مقال این که هیج گونه تزی برای این اندیشه در تاریخ ارائه نشده که نشانگر اهداف و ریز مسائل آن باشد تا بتوان برای آن آنتی تز نوشت و هر آنجه که در این مطلب می آید نقدی است جامعه شناسانه و مبتنی بر نقد عملی این تفکر که ضعیف باید از بین برود.

۰ نظر ۲۳ آبان ۹۴ ، ۰۸:۱۱
سعید اصلانی