زیر آسمان

وب نوشت شخصی سعید اصلانی

زیر آسمان

وب نوشت شخصی سعید اصلانی

زیر آسمان

سلام به وبم خوش اومدید اینجا پاتوق نوشته ها و یادداشت هامه امیدوارم از نظراتتون بهرمندم کنید.

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسیحیت» ثبت شده است

سال ها گذشته از روز که نخستین سوال های حقیقت جویانه را در 11 سالگی و شاید قبل از آن از خودم و از اطرافیانم می پرسیدم. در دفترچه ای که همان روز ها سوال هایی که از دیگران پرسیدم و پاسخ قانع کننده ای از کسی نگرفته ام. "آیا حیوانات هم روح دارند؟ آیا آن ها هم به بهشت و جهنم می روند؟ تفاوت انسان و حیوان چیست و آیا میمون های باهوش انسانِ کودن حساب می شوند یا خیر؟ و ..."
همان روز هایی که در تفاوت میان مسیر های حقیقت شروع به خواندن رساله عملیه مراجع تقلید کردم و تفاوت های آن ها را بررسی کردم. به دنبال رد پای حقیقت مسیحیت و یهودیت را نیز گشتم و در نهایت و پس از چندین سال سخت مجذوب نور خاتمیت و کمال اسلام شدم . با ذره بینی در دست در میان 73 فرقه اسلام به دنبال فرقه ی ناجیه می گشتم که باز ابدا آسان نبود و روز های پر از استرس و سختی را برایم رقم زد. از ابتدا تاریخ اسلام را شروع به خواندن کردم در مسیر حقیقت در عراق و عربستان و ترکیه و سوریه و مشهد و قم با علمای مختلفی صحبت کردم. سال ها بود که رد پای حقیقت را همه جا می دیدم و هیچ جا نمی دیدم. به نسبیت گرایی رسیده بود. جمله معروفم که "حقیقتی هست اما در این شوربای جهانی به این آسانی نمی توان آن را یافت." بر پیشانی اندیشه ام نصب کرده بودم.  پلورالیسم دینی را تجربه می کردم. همه راست می گویند و هیچ کس همه ی راست را نمی گوید.
گاهی به یک راهنما نیاز داری که از این تناقض بیرون بیایی...
و اینجاستکه چنان شد که پیرمان گفت:
شهیدان نقاط مشعشع در این صفحه ی درخشان اند که مانند ستاره ی راهنما، راه را به همه نشان می دهند. رحمت و صلوات خدا بر آنان باد.
سیّدعلی خامنه ای
۶/مهر ماه/۱۳۸۵
ابراهیم ها و تورجی زاده ها و امین ها مرا به مسیری بردند که هم منطق داشت هم شهود. حقیقت محض جلوه ها می کرد.
سرزمین حقیقت چه سرزمین زیبایی است...
با خود می پرسیدم آیا راهی که آمدم تا به این نقطه برسم پر از تغییرات یک آدم دمدمی مزاج بود یا مسیری برای تکامل یک سالک حقیقت...
هرچه باشد باید گفت که اکنون در وادی شیرینی هستم. الحمد لله لهذا جایی که امروز در آن هستم ارزش همه سختی ها و حیرانی ها را داشت. مدیون خدایمبرای جایی که در آن ایستاده ام. برای هدایایی که دریافت کرده ام برای قلبی که مطمئن شده  الحمد لله

۲ نظر ۰۲ دی ۹۷ ، ۰۷:۴۵
سین الف

لینک خبرگزاری پانا:

http://www.pana.ir/news/85298

لینک خبرگزاری ایسنا:

http://orumiyeh.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=21452

لینک های خبر گزاری پلیس:

o     نمونه گزارش تصویری تشییع جنازه شهید عبدالملکی در بانه: http://news.police.ir/News/photoNews.do?Id=286614

o     نمونه خبر کار شده موجود در آرشیو سایت خبرگزاری پلیس:

http://news.police.ir/News/fullStory.do?Id=283404

http://news.police.ir/News/fullStory.do?Id=286644


۰ نظر ۱۱ دی ۹۶ ، ۰۱:۳۲
سعید اصلانی

دنیای نسبیت گرایی دنیای عجیبیست. در آن به واسطه اندیشه هایت با انسان های مختلفی رو برو میشوی. انسان هایی که هیچکدام رنگ بوی دیگری را ندارد و یا ممکن است چند نفر مختلف را بشناسی که به خون هم تشنه باشند. در همین چند سال اخیر تنوع افرادی که به گونه ای با آنها ارتباط داشتم از بهایی و مسیحی و داعشی گرفته تا شک گرا ها و آتئیست ها و لا ادری گر ها. نسبیت گرایی میگوید در هر کدام از این سیستم ها رگه ای هرچند نازک از حقیقت وجود دارد. در بسیاری از مواقع این را می شود به راحتی برای هر کسی توضیح داد اما بعضی وقت اصلا نمیفهمم برخی  افراد چه مبنایی را دنبال میکنند که اینگونه از برخی لودگی ها حمایت میکنند.

یکی از چیز هایی که تحت هیچ شرایطی به کَتَم نمی رود قضیه حمایت عده ای از آل سعود است. آل سعود چه در قضیه به روی کار آمدن و چه در قضیه همکاری با دشمنان جامعه اسلامی برای ضربه زدن به دنیای اسلام و چه در قضیه اجرای عملی جمله هدف وسیله را توجیه میکند در دین سیاسی خود کار نامه پلیدی بر جای گذاشته. چه زیبا گفته حضرت امام که ما اگر روزی صدام را ببخشیم هرگز از جنایات آل سعود نخواهیم گذشت.

ابتدا که داستان منا را شنیدم واکنشی نشان ندادم. به هر حال اتفاقی بود که در تجمع و حرکت دسته جمعی میلیون ها نفر ممکن می بود که اتفاق بیفتد. اما اندکی که گذشت برخی چیز ها را که شنیدم به داستان بو دار آل سعود شک کردم قضیه تشنه بودن و آب چه بود؟ قضیه گم شدگان (شما بخوانید ربوده شدگان) کاروان های ایرانی چه بود؟ قضیه جرثقیل مشکوک یازده سپتامبر که برای اولین بار در چند صد سال اخیر در حرم امن فاجعه آفرید چه بود؟ قضیه شاهزاده سعودی چه بود؟ همه این ها باعث شد که این روز ها چندین بار این جمله میثم مطیعی را بر زبان بیاورم که "مکه در قبضه نا اهلان است... کعبه در چنگ ابو جهلان است... الیهود من وراء الفتن... لعن الله علی آل سعود... و..."

تسلیتی از عمق وجود دارم برای خانواده های داغدار و همه کسانی که عزیزی را در فاجعه از دست داده اند.

تسلیتم به دوست عزیزم حمید که استاد بزرگوارش استادمحسن حاجی حسنی کارگر را در این فاجعه از دست داد.

تسلیتی به شاگردان استاد حاتمی عزیز که بسیار داغدار بودند از این ماجرا

تسلیت تسلی کوتاهیست بر زخم های مان اما این زخم ها روزی درمان می شود که بحول قوه الهی بساط آل سعود از حرم امن الهی برچیده شود. و استاندار مکه توسط امیر زمان از کوفه تعیین گردد.

۰ نظر ۱۲ مهر ۹۴ ، ۱۶:۰۴
سعید اصلانی