زیر آسمان

وب نوشت شخصی سعید اصلانی

زیر آسمان

وب نوشت شخصی سعید اصلانی

زیر آسمان

سلام به وبم خوش اومدید اینجا پاتوق نوشته ها و یادداشت هامه امیدوارم از نظراتتون بهرمندم کنید.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اتوپیا» ثبت شده است

تصور میکنم زندگی کردن بدون اینکه به خودت فرصت فکر کردن بدی یه سبک خیلی آسونه. غذا میخوری میخابی  سر کار میری و سرگرمیاتو دنبال میکنی. و این می شه اکوسیستم زندگیت. من اما هیچ وقت نتونستم به این اکوسیستم عادت کنم و مثل یه ماهی که تلاش میکرد راه دریا رو پیدا کنه خودم رو به هر مسیری مینداختم. زندگی گذشتم رو که مرور میکنم می بینم تفکرات زیادی بوده که مدت ها در گیری ذهنیم بوده و ساعت ها وقتم رو بهش اختصاص میدادم اما امروزه میبینم ارزشش رو نداشتن و کاش کار های مفید تری در اون روز ها انجام میدادم. امروزه می فهمم که کلی مباحث انسانی تر هست که توجه به اونها شاید بتونه یک قدم کوچیک باشه برای رسیدن به اتوپیا. امروزه میفهمم حتی همراهی با یه تیم حمایت از حیوانات مثل آوینا می ارزه به صد ها تفکر مسخره ای که ممکنه داشته باشی. یکی از اون تفکرات نازیسم و طرفداری از هیتلر بود. وقتی اندیشه ای به صورت پارادایم در دنیا وجود داره شنا خلاف جریان مسیرش نه مفهومی داره و نه منفعتی. دنیا هیتلر رو به عنوان یک جنایتکار جنگی میشناسه  چرا؟ جوابش سادست چون اون بازنده جنگ بود. هزاران جنایت بزرگتر توسط دشمنان هیتلر انجام شد اما هیچ کس صداش هم در نیومد اما این باعث نمیشه شما یه نئونازی بشی و بخای از هیتلر تمجید کنی. هیچ کس در زندگیش بدون اشتباه نبوده و انسان دانا باید به همه چیز با دیدی نسبیت گرا نگاه کنه. هیتلر یک سیاستمدار زبده بود و به سرعت تونست از طرق فن بیان از طریق حزبی خودش رو به رده های بالای کشورش نزدیک کنه .حالا این فرد کسی باشه که دستور هولوکاست رو صادر کرده یا نه حتما نکات آموزنده ای برای یک خبرنگار برای یک سیاستمدار و برای یک انسان امروزی داره کافیه تا با شناخت نکات مثبت و آموزنده شخصیت ها و افراد رو به کار بگیریم. در این پارگراف به عبارتی خواستم نظرم رو در مورد هیتلر و سیستم هایی مثل پان ترکیسم و... که روزگاری طرفدار و حامیشون بودم اعلام کنم تا کسی نتونه در آینده منو به داشتن این تفکرات متهم کنه. در واقع استناد به گذشته ای که در حال تغییر بودم از دید من مردوده.

۰ نظر ۲۶ مهر ۹۵ ، ۱۴:۲۴
سین الف

از فیلم های جم تی وی متنفرم. این اولین جمله ایست که در باره این فیلم میتوانستم یگویم. وقتی لوگوی جم تی وی بالای هر فیلمی باشد اولین چیزی که در آن فیلم برایم جلب توجه میکند کلکسیون خیانت هایی است که ممکن است یک خانواده را از هم بپاشاند و موجی از بی اعتمادی را بین زوج جوان هر چقدر هم که عاشق یکدیگر باشند به همراه آورد.
اتوپیا نیز از این قاعده مستثنی نیست در اولین سکانس این فیلم که با فریاد های مردی بر صحنه ای مانند محل نمایش آکروپلیس دیده میشود. ناگهان پس از چند مونولوگ به سمت یکی از دختر ها می رود و از او دعوت میکند در تکمیل دیالوگ و اجرای یک سکانس تئاتر که در باره یک مثلث عشقیست او را همراهی کند. دیالوگ هایی که در آن مرد در آن میخواهد از عشق اولش جدا و به عشقی دیگر بپیوندد. براعت استهلال نشان میدهد با چه فیلمی طرف هستید. داستان اصلی فیلم این است سه زوج ایرانی میخاهند به اتوپیا(آرمانشهر) بروند. اما به مشکلات فراوانی بر میخورند به طور اتفاقی رابط خود را به قتل می رسانند و از دست نیروهای منفی قصه فرار میکنند. در انتها به اروپا میرسند و فرم پناهندگی پر میکنند. داستان قصه همینقدر ساده است که در دو سطر خلاصه می شود. اما آنچه که آنرا به یک فیلم دوساعته تبدیل میکند پخش آن از شبکه جم تی وی است. شوهر یکی شب ها با زن دیگری درد دل میکند. رابطه ی زن و شوهر در آستانه خراب شدن است. زوج دیگری دیوانه وار یکدیگر را فحش میدهند. اما یک زوج عاشق هم هستند که ظاهرا عشقی پاک دارند. دختر می گوید تا به حال به کس دیگری فکر نکرده اما کمی بعد می فهمیم با مرد قبلی مدتی دوست بوده. تا آخر داستان این دو عاشق با یکدیگر سخن نمیگویند. یکی به همسرش میگوید چرا فقط از دوستانت دفاع میکنی. و زنی به شوهرش می گوید دل در گزو عشق های قبلی ات داری. داستان به همین پیچیدگی پایان می یابد. هرچند هیچ گاه نمیفهمیم این زوج ها زن و شوهرند یا صرفا زوج اند.
فیلم از لحاظ فنی نمره قابل قبولی دریافت میکند و از باب موضوعی تفاوت و تنوع شخصیت ها هم قابل تحسین است. اما جدی ترین انتقاد پس از روابط در این فیلم به داستان نسبتا کلیشه ای شخصیت های بد داستان مربوط می شود جاییکه ناشیانه می آیند و غیر منطقی عمل میکنند با این که فیلم در ترکیه فیلم برداری شده اما بیش از سه چهار جمله ترکی در فیلم نیست.
اما از باب موضوعی موضوع مهاجرت و پناهندگی شش جوان ایرانی به اروپا را مطرح میکند نوعی از مهاجرت که در چند سال اخیر رایح شده و پس از فرار نخبه ها و فرار ثروت ها شایع شده فراری که میتوان به آن فرار نیروی کار متخصص یا فرار ایده ها هم گفت. اما در این فیلم هیچ پس و پیشی از داستان این افراد گفته نمیشود. این افراد صرفا میخواهند بروند.

این فیلم نمره قابل قبولی نمیگیرد و توصیه نمیشود.

۰ نظر ۲۱ شهریور ۹۵ ، ۰۳:۴۰
سین الف