زیر آسمان

وب نوشت شخصی سعید اصلانی

زیر آسمان

وب نوشت شخصی سعید اصلانی

زیر آسمان

سلام به وبم خوش اومدید اینجا پاتوق نوشته ها و یادداشت هامه امیدوارم از نظراتتون بهرمندم کنید.

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قادر صولتی» ثبت شده است

به نام خدا ابتداء الامر

فردا میرم به راهپیمایی روز قدس اما چرا؟

روز قدس به دستور بزرگ عارف زمان حضرت امام روح الله در راستای حمایت از مردم مظلومی نام گذاری شد که وقت و بی وقت دچار خوی وحشیگری یک رژیم راشیست فاشیست می شدند. در دنیای سیاست عذر خواهی و تغییر رویه هر چند به ندرت اتفاق می افتد اما یک چیز عادی است است. مانند عذر خواهی اخیر ترکیه از روسیه در مورد هواپیمای نظامی روسیه...

رژیم صهونیستی اسرائیل اگر در طول این سال ها اندکی میل به تغییر و برداشتن تبعیض ها میکرد امروز شاید جای بحثی برای این مساله باقی می ماند که آیا تظاهرات روز قدس ضروری است یا خیر... اما حضرت امام به خوبی تشخیص داده اند و در این سالها هم دیده شده است که رژیم صهیونیستی علاقه ای به ایجاد آشتی وطنی درون مرز های خود ندارد و جواب سنگ های انتفاضه را با بمب پاسخ گفته است.

جای گرفتن نام این رژیم در لیست کودک کش ها چیزیست که قابل بخشش نیست و هر انسانی فارغ از دین و عقیده با دیدن تصاویر کودکان زخمی چه در سوریه باشند یا میانمار یا اسرائیل یا یمن از مرکبین این جنایات متنفر می شود.

امام خامنه ای نیز که درسخنرانی مشهورشان تاریخ انقضای اسرائیل را مشخص کردند فرمودند حکومت با کفر می ماند ولی با ظلم نه. سردمداران رژیم صهیونیستی می توانند هر تفکری داشته باشند اما اگر ظلم کنند به سرنوشتن ظالمان تاریخ دچار خواهند شد.

اما از اینجا ماجرایی دیگر با خط مرزی باریک جدا میشود. به قول دکتر زیبا کلام چه کسی ایران را مسئول نابودی رژیم صهیونیستی قرارداده است. اسرائیل بد! قبول! اما در دنیای متمدن امروز هیچ کشوری نباید خود را موظف بداند که کشوری دیگر را نابود کند. تصور کنید ارتش چین یکهویی تصمیم بگیرد ایران را نالود کند. همه جنایت هایی که اسرائیل درون مرز های دریای مدیترانه تا کرانه باختری رود اردن انجام داده محکوم است اما ما در مقابل تحریف تاریخ مقصریم. اجداد یهودی اسرائیلی ها پیش از مهاجرت اجباری شان سال ها درون مرز های کشور کنونی شان در کنار قبایل عشایر و بعضا یکجا نشین عرب ساکن غزه کنونی و بعض نقاط دیگر زندگی میکردند از همان سال ها آن مردمان عرب را به تلفظ لاتینش پلستاین یا به نام اصیل پهلویش پلشت آیان (مردمان پست) یا به نام امروزی اش فلسطین می نامیدند. این مردمان هیچ گاه چه در مدت اقامت قبایل یهودی و چه بعد از تبعید این قبایل حکومت مستقلی در مرز های فلسطین / اسرائیل امروزی نداشتند. حکومت های بزرگی نظیر عثمانی و غیره که مالک این مناطق بودند پس از فروپاشی و قیومیت انگلستان زمینه ایجاد اولین حکومت های کوچک منطقه ای تشکیل شد که مساله نوع نفوذ و اشتباهات فلسطینی ها در واگذاری زمین ها همچنان قابل برسی است. همچنین گسترش ظالمانه شهرک های صهیونیستی نیز باید در دادگاه های صالحه برسی و به کسانی که متضرر شده اند غرامت پرداخت شود.

سوال: امام روح الله فرمودند اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود در این باره چه میگویید؟

کسانی که اندیشه امام را نفهمیده بودند با اقدامات رادیکالی از همان ابتدای  انقلاب بحث هایی مانند صدور انقلاب را با کج فهمی خود به حاشیه کشاندند و باعث شدند انظار جهانی ایران را به عنوان کشوری که میخاهد کشور گشایی کند و در امور داخلی کشور های دیگر مداخله کند بشناسند در حالی که سالها بعد وقتی آن مرد آفریقایی به هیئت تبلیغ  ایرانی گفت که عکس امام خمینی را نمی شناسد اما خمینی را برای همیشه در قلب خود دارد تازه فهمیده بودند که چه راه کجی را برای تبلیغ رفته اند.

در مورد ماجرای اسرائیل هم کج فهمی باعث می شود که عده ای در داخل کشور به یک جنگ تمام عیار با اسرائیل فکر کنند. دائما اسرائیل را "مستقیما" تهدید بکنند و حتی به گونه ای اگر بتوانند حکم جهاد ابتدایی را هم بگیرند دست پیش را در این جنگ داشته باشند بیشتر خوشحال می شوند. اما حضرت امام در مورد یک رژیم دیگر نظر مشابهی داشتند. رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی...

کدام لشگر یا تیپ از سپاه قدس آفریقای جنوبی را از شر رژیم آپارتاید نجات داد؟

آنچه امام در بیاناتشان فرموده اند و مقام معظم رهبری نقطه پایان اسرائیل را نصویر کرده اند نقطه ایست که اسرائیل کنونی با این حجم از شرارت به سوی آن می رود.

آنچه در تظاهرات روز قدس مهمتر از نابودی اسرائیل است اتحاد جامعه اسلامی است. چند نفر از کسانی که امروزه آرزوی موشک باران اسرائیل را دارند آرزوی اتحاد مسلمانان را در سر دارند ما برای اتحاد اسلامی چه کرده ایم؟

۱ نظر ۱۱ تیر ۹۵ ، ۰۱:۲۷
سین الف

بالاخره رسید روزی که ما هم از این لباسا تنمون کنیم

و در مقام یک مهندس سوگند یاد کنیم که:

در مقام یک مهندس سوگند یاد میکنم که دانش و توانایی خود را در راه بهبود زندگی بشری مصروف داشته و در این راه مقدس سستی و رخوت در من راه نیابد.

سوگند یاد می کنم که از علم خویش جز در راه مشروع و شرافتمندانه استفاده ننموده زندگی و پیشه خود را با قوانین عالی بشریت منطبق سازم .

سوگند یاد میکنم که خدمت را بر درآمد.افتخار و آبروی حرفه ای ام را بر نفع شخصی ارجح داشته و منافع مردم را برتر از همه تمایلات خویش قرار دهم.

با تواضع و خشوع از خداوند مهربان برای انجام تعهدات اخلاقیم توفیق خواسته و با ایمان به آنها به شرافتم سوگند یاد میکنم.

و چقدر زیبا بود وقتی اشک ها و لبخند هایی که در انتهای مراسم روز فارغ التحصیلی به هم می آمیزد و دوستانی که سالها با آن ها روزگار گذراندیم. آروزی بهترین ها را برایشان دارم امید که خبر های خوشی از آنها بشنوم و امید که هر آینه نامشان را بر بلندی های موفقیت ببینم.

ممنونم از سیامک، علی، مهدی وبقیه دوستانم که کیلومتر ها راه رو برای شرکت در جشن فارغ التحصیلی من و بقیه دوستاشون اومدن.

غروب روز هفدهم خرداد روز جشن فارغ التحصیلی و من و مهدی شجاعی عزیز که از تبریز به جشنمون اومده بود خیره به آفتاب

۱ نظر ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۵۵
سین الف
طبق معمول دو دوره گذشته زود تر از موعد باز شدن سالن ها دوربین به دست به محوطه رسیدم پارسال گشت و گذار کتابیم رو از غرفه بین الملل شروع کردم ولی امسال غرفه های دانشگاهی رو از همون اول صبح زیر و رو کردم با علی و کلی کتاب واسه علی گرفتیم. بعدشم رفتیم سالن عمومی و تنها کتابی که گرفتم ریشه در خاک فریدون مشیری رو گرفتم. با این که کل مسیر دوربین دستم بود اصن حواسم نبود عکس بگیرم و غیر از چند تا عکس ترکشی چیزی عایدم نشد. نکته ای که امسال و هر سال قبل رفتن یادتون باشه اینه که حتی اگه قراره یه کتابم بگیرید اسمشو بنویسید رو یه تیکه کاغذ بزارید تو جیبتون چون من کلی از انتشاراتایی که به قرار حافظه باید میدیدمشون یادم رفته بود مثلا انتشاراتی که کتابای آقای بهرام پور رو چاپ میکنن.
انتشارات سبزان هم رفتم جلد چهارم رمان های دنباله دار استفن هاوکینگ و دخترش لوسی هنوز به فارسی ترجمه نشده 
خلاصه اومدیم بیرون وه که چقد گرم بود این وسط چی میچسبه؟
شربت خاکشیر
از اصفهانیه میپرسن شیرین ترین چیزی که خوردی چیه؟ میگه یه کاسه ترشی مجانی
حالا فک کنین یه هم شهری ترک پیدا شه دو لیوان خاکشیر مجانی مهمونتون کنه
عکس جلو نمایشگاهی
اینم از عکس نمایشگاهی از راست علی فریدی من قادر صولتی و مهدی شجاعی
کودک کتابخوان
غرفه های کودک
غرفه های کودک رنگاورنگ و شاد بودن اما عناوین دلچسبی نداشتن از نظر من به نظر من که همه غرفه ها شبیه هم بودن اینجا
درخت و خستگی سر ظهر
وقتی با خستگی سر ظهر میرسی زیر سایه یه درخت و دوربین هم دستته
تراکتور استقلال
وپایان خوش روزی که توش 40 کیلومتر پیاده روی کردیم / پام بین مترو و سکو گیر کرد و نزدیک بود بشکنه / تراکتورمون برد / استقلالشون باخت / رحمتیشون سوخت / فریدون لبخند زد / و زندگی ادامه داشت...      (عکس: من و حبیب پهلوانی استادیوم آزادی 19 اردیبهشت 95 / عکاس: موبایل و خود علی فریدی)
۰ نظر ۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۵۷
سین الف