زیر آسمان

وب نوشت شخصی سعید اصلانی

زیر آسمان

وب نوشت شخصی سعید اصلانی

زیر آسمان

سلام به وبم خوش اومدید اینجا پاتوق نوشته ها و یادداشت هامه امیدوارم از نظراتتون بهرمندم کنید.

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

انسان: خداوندا من به عدالت تو شک دارم آخر چطور ممکن است که تو عادل باشی و جهان اینگونه باشد؟

خدا: چرا فکر میکنی من عادل نیستم؟

انسان : خدایا چرا من بیمار هستم و بسیاری در این جهان بیمار نیستند این عدالت نیست.
خدا: همه ی شمارا سالم و تندرست کردم دیگر چه؟
انسان: خدایا چرا من زشت هستم و انسان های دیگر زیبا تر از من؟
خدا: همه تان را زیبا کردم دیگر چه؟
انسان: خدایا من گرچه مانند همه زیبا و تندرستم اما من پول ندارم و دیگرانی هستند که ثروتمندند.
خدا: به همه تان ثروتی فراوان و برابر عطا نمودم آیا راضی میشوی؟
انسان: انسان های دیگر مهارت هایی دارند که استعداد ذاتی آنهاست خدایا چرا مهارت های من کم تر است؟
خدا: به همه تان مهارتی برابر ارزانی میکنم آیا راضی شدی که اکنون همه انسان ها با قیافه و مهارتی برابر از ثروت و سلامتی یکسانی برخوردارند؟
انسان : نه!
خدا : چرا چه چیزی دیگری میخاهی؟
انسان : گل ها زیبا تر از علف ها هستند و گوشت بدن ها از سنگ ها نرم ترند آنها باعث اختلاف می شوند
خدا: همه مواد عالم را از یک جنس و از یک درجه میسازم دیگر چه
انسان: برخی بزرگترند وبرخی کوچکتر این عدالت است؟
خدا: همه را به یک اندازه جمع میکنم 

و خدا همه هستی را در ذره ای جمع کرد ولی دیگر انسان نبود که از عدالت خدا ایراد بگیرد. خدا آن ذره را مجددا گشود تا زمین و آسمان دوباره شکل گیرد انسان نام آن روز را انفجار بزرگ(Big Bang) گذاشت. و گویی گفت و گوی دیروزش را با خدا فراموش کرده بود چرا که باز از عدالت خدا ایراد میگرفت.

و خدا با لبخند میگفت همین که تو وجود داری عدالت محض من است.

sin.alef

۰ نظر ۱۹ آبان ۹۵ ، ۱۱:۳۶
سین الف